شایلینشایلین، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

بزرگترین هدیه خدا

نوروز91

دعای لحظه سال تحویل سکوت و راز و نیاز با خدا توپ سال تحویل صدای ساز و دهل سال 91 آغاز شد . . . بزرگترین آرزوم توی سال جدید این بود: تو برای من بمانی و من برای تو... از خدا خواستم سالم و شاد کنارم باشی میدونم خواسته ام غیر ممکنه ولی خدایا هیچ مادری رو داغدار نکن هر زنی که در آرزوی بچه است به آرزوش برسون خدایا همه مریض ها رو شفا بده همه دردمندها رو تسکین بده خدایا قربون بزرگیت برم قربون مهربونیت ازت ممنونم که سال گذشته بهترین هدیه رو بهم دادی ازت ممنونم که هستی توی تمام لحظات زندگیم.... دوستت دارم
9 فروردين 1391

چهار دست و پا

همین امروز همین الان 4دست و پا رفتی بالاخره دختر تنبلم تو هم راه افتادی نمیدونی چقدر خوشحالم چند روزه که ژستشو میگرفتی چند روز هم رو به عقب حرکت کردی!!!! تا بالاخره الان اولین قدمهای رو به جلوتو برداشتی نمیدونی از خوشحالی چه جیغی کشیدم خیلی منتظر این لحظه بودم همش نگران بودم راه بیوفتی و اصلا 4 دست و پا نکنی آخه من عاشق نی نی هایی بودم که 4 دست و پا میکنن نمیدونی در اولین روزهای ماه 11 زندگیت چه هدیه خوبی بهم دادی دختر تنبلم میدونم دوران راحتیم تموم شده و باید دائم دنبالت باشم ولی از صمیم قلبم خوشحالم   دوستت دارم
25 اسفند 1390

بهترین روزهای سال

  این روزا پر از شور و تحرکه پر از شادی و خنده سرشار از حس زندگی و طراوت تو سال گذشته هم این روزها رو دیدی ولی توی وجود من و با احساس من تجربشون کردی ولی امسال تو هم جزوی از این دنیای بیکران هستی و داری با درک خودت حسش میکنی دوست دارم سال های بعد وقتی درکت از این دنیا بحدی رسید که طراوت بهار رو حس کنی تو هم مثل من عاشق این روزها بشی... عاشق انجام دادن کارهای عقب مونده به شوق رسیدن بهار عاشق بوی تمیزی که از هر خونه ای میشه استشمام کرد عاشق ماهی قرمز تنگ بلور عاشق لباسهای نوی عید عاشق سفره هفت سین دوست دارم تو هم مثل من بهترین روزهای سال برات همین روزا باشه دوست د...
25 اسفند 1390

ولنتاین

در شگفتم که چقدر این روزها داره سریع میگذره انگار همین دیروز بود... اولین پست توی وبلاگت رو روز ولنتاین سال گذشته نوشته بودم حالا یک سال میگذره . . . دخترم نهایت عشق رو توی وجود تو تجربه کردم عشقی بدون چشمداشت ...بدون ریا... بدون خودخواهی... تمام زندگی من مال تو چه قدردان باشی چه نه تمام نفس های من برای تو چه بخواهی چه نه   تمام عشق من به پای تو چه عاشقم باشی چه نه    
25 بهمن 1390

9 ماهگی وروجک من

شایلین 9 ماهه میشود دخترم  عشقم  نفسم  آرزوم  همه زندگیم 9 ماهه شد دو تا 9 ماه از اومدنت توی زندگیم میگذره وای که من عاشق عدد 9 هستم  چون 9 ماه توی وجودم رشد کردی بزرگ شدی   نفس کشیدی... همیشه دوست داشتم بدونم زودتر میگی مامان یا بابا!!؟؟؟ ولی تو هر دو کلمه رو با هم یاد گرفتی جوری که اصلا نمیتونم بگم اول گفتی ماما یا بابا... تا دیشب فکر میکردم  فقط در آوردن صداست ولی... ولی وقتی دستای کوچیکتو به سمتم دراز کردی و گفتی ماما باورم شد که ماما گفتنت فقط در اوردن اصوات نیست بلکه یک کلمه است که تو با عشق میگی دیشب عاشق تر از همیشه شدم با اون ماما گفتنت و عدد 9 برام مقدس تر شد چون ...
23 بهمن 1390

بهترین لحظات من...

این زمستون داره با گرمای وجودت میگذره اینقدر سریع که گاهی اوقات تاریخ روزها از دستم در میره عادت کردی توی بغلم میخوابی محکم توی بغلم میگیرمت این قدر به من نزدیک میشی که صدای نفس کشیدنت رو میشنوم  ... هوای گرمی که از بینی کوچولوت خارج میشه رو تنفس میکنم و تمام جسمم سرشار از حس زندگی  میشه ...توی آغوشم آروم میگیری و من آروم تر از تو وقتی دستای کوچیکت رو روی دستام میزاری یاد گرفتی میگی د د د د....  این صداها رو با حالت های مختلف میگی وقتی عصبانی هستی با خشم وقتی خوشحالی با شادی و وقتی متعجبی با تعجب....  با این ددددد گفتن یک دنیا برام حرف میزنی و من سراپا گوش میشم برای شنیدنش وقتی برات شعر میخونم و دستامو تکون م...
20 دی 1390