شایلینشایلین، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

بزرگترین هدیه خدا

دلنوشته هاي يك مادر بيحوصله

1390/2/18 18:12
نویسنده : مامان شایلین
368 بازدید
اشتراک گذاری

شايلين كوچولوي مامان نميدونم چرا اين روزا و شبا اينقدر سخت وكشدار ميگذرن

واسه اومدنت خيلي بيتابم......... تمام وجودم تمناي در آغوش كشيدنت رو داره

شبا تا صبح بيدارم و به تو فكر ميكنم نميخوام از سختي خارشهاي وحشتناك پاهام بنالم

چون واسه داشتن تو زجرهاي سخت تر از اين هم ارزش تحمل كردن رو داره

نميدونم چه شكلي هستي همش چشمامو ميبندم و توي خيالم تصورت ميكنم

تو فرشته كوچولوي من با هر شكل و قيافه اي  براي من رويايي ترين تصويري هستي كه ميتونم توي تمام عمرم ببينم

اين روزا به خيلي چيزا فكر ميكنم

به اين كه هر نطفه اي كه توي رحم مادر بسته ميشه يك معجزه بزرگ از طرف خداونده

به اين كه من چقدر خوشبختم كه لايق مادر شدن هستم

اين روزا هر دقيقه اش از خدا به خاطر بزرگترين هديه اي كه ميتونه به هر زني بده شكرش ميكنم

اين روزا خدا رو بيشتر باور كردم

خدايا شكرت كه از بطن من موجودي آفريدي تا در گوشش عشق تو رو زمزمه كنم

پرستيدن تو رو بهش ياد بدم

و بهش بگم خدا هميشه با ماست و لحظه لحظه زندگيمون سرشار از حضور سبزشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مونايي
18 اردیبهشت 90 19:05
اندكي صبر سحر نزديك است ...